فکر اقتصادی

ساخت وبلاگ
چاک از یک مزرعه دار در تکزاس یک الاغ خرید به قیمت ۱۰۰ دلار . قرار شد که مزرعه دار الاغ را روز بعد تحویل بدهد. اما روز بعد مزرعه دار سراغ چاک آمد و گفت : « متأسفم جوون . خبر بدی برات دارم . الاغه مرد. »چاک جواب داد : « ایرادی نداره . همون پولم رو پس بده. »مزرعه دار گفت : « نمی شه . آخه همه پول رو خرج کردم. »چاک گفت : « باشه . پس همون الاغ مرده رو بهم بده. »مزرعه دار گفت : « می خوای باهاش چی کار کنی؟ »چاک گفت : « می خوام باهاش قرعه کشی برگزار کنم. »مزرعه دار گفت : « نمی شه که یه الاغ مرده رو به قرعه کشی گذاشت! »چاک گفت : « معلومه که می تونم . حالا ببین . فقط به کسی نمی گم که الاغ مرده است. »یک ماه بعد مزرعه دار چاک رو دید و پرسید: « از اون الاغ مرده چه خبر؟ »چاک گفت : « به قرعه کشی گذاشتمش. ۵۰۰ تا بلیت ۲ دلاری فروختم و ۸۹۸ دلار سود کردم. »مزرعه دار پرسید : « هیچ کس هم شکایتی نکرد؟ »چاک گفت : « فقط همونی که الاغ رو برده بود. من هم ۲ دلارش رو پس دادم » منبع: ام.استوری پولان فارس...
ما را در سایت پولان فارس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا ندوشن poolan بازدید : 136 تاريخ : يکشنبه 24 ارديبهشت 1396 ساعت: 21:37